صدایت را می خواهم تا موسیقی سکوت لحظه هایم باشد
نگاهت را می خواهم تا روشنیشمهای خسته ام باشد
وجودت را می خواهم تا گرمای قندیل آغوشم باشد
خیالت را می خواهم تا خاطر لحظه های فراموشم باشد
دستهایت را می خواهم تا نواشگر اشکهایم باشد
و
تنها خنده هایت را می خواهم تا مرحم کهنه ی زخمهای زندگی ام باشد
آری تنها تو را می خواهم
احسانم
?نیاے ما ???ـتــــرا:پر از لاکاے رنگارنگ...
گر?نبنداے طلایـے..نقره اے...
انگشتر و جواهر
قراراے ???ترونـہ
تلفناے 2 ساعتـہ
گریـہ کر?ناے یواشکـے زیر پتوهاے صورتـے ?فترچـہ ??ـاطرات
اهنگ گوش ?ا?ناے نصف شبـے
اس ?ا?ناے شبونـہ
مسـ??ـره کر??? همـ?یگـہ
پر از ??ـر ??وانـے هاے شب امتحا??
کلمـہ هاے رمزے کـہ فقط ??ـو?مو?? معنیشو میـ?ونیم
رازایـے کـہ فقط ??ـو?مو?? ازشو?? ??ـبر ?اریم
?نیاے ما ???ـترا پره از احساسات پاک و رویاهاے ???ـتروونـہ
امروز با بچه های 2/1 آزمون انرژی شیمیایی و آهنگ مصرف انرژی رو داشتیم و بعد در مورد انرزی جنبشی بحث کردیم.
با بچه های 3/1 و 1/1 هم بحث انرزی جنبشی رو پیش بردیم و نمودار رسم کردیم.
دوست
آن نیست که از دوست سیر شود
دوست آن است که با دوست پیر شود
ترنجم الان تو 1ماه و نیم داری.می خواستم هفته آخر قبل از به دنیا اومدنت برات نامه بنویسم اما عزیزم تو یکم عجله داشتی.یه خورده ورودت غیر منتظره بود.خدا رو شکر منو بابا آمادگی داشتیم.خاله رضوانتم که اینجا بود و منتظر ورود تو.همه چی خیلی سخت بود اما گذشت.لحظه اولی که تو رو دیدم خیلی حس غریبی داشتم.و فقط گریه می کردمدر هر صورت خوشحالم که هستی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ