مشک عطرى است نیکو . بردن آن آسان و بوى خوش آن پرورنده دماغ انسان . [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 92 مهر 14 , ساعت 10:9 صبح

 

صدایت را می خواهم تا موسیقی سکوت لحظه هایم باشد

نگاهت را می خواهم تا روشنیشمهای خسته ام باشد

وجودت را می خواهم تا گرمای قندیل آغوشم باشد

خیالت را می خواهم تا خاطر لحظه های فراموشم باشد

دستهایت را می خواهم تا نواشگر اشکهایم باشد

و

تنها خنده هایت را می خواهم تا مرحم کهنه ی زخمهای زندگی ام باشد

آری تنها تو را می خواهم

 

احسانم

 

 

 



یکشنبه 92 مهر 14 , ساعت 9:47 صبح


?
نیا
ے ما ???ـتــــرا:پر از لاکاے رنگارنگ...
گر?نبنداے طلایـے..نقره اے...
انگشتر و جواهر
قراراے ???ترونـہ 
تلفناے 2 ساعتـہ 
گری
ـہ کر?ناے یواشکـے زیر پتوهاے صورتـے   ?فترچـہ ??ـاطرات
اهنگ گوش 
?ناے نصف شبـے 
اس 
?ناے شبونـہ
مسـ
??ـره کر??? همـ?یگـہ
پر از 
??ـر ??وانـے هاے شب امتحا?? 
کلم
ـہ هاے رمزے کـہ فقط ??ـو?مو?? معنیشو میـ?ونیم
رازایـ
ے کـہ فقط ??ـو?مو?? ازشو?? ??ـبر ?اریم
 
?نیاے ما ???ـترا پره از احساسات پاک و رویاهاے ???ـتروونـہ
46672036842472889125.jpg





یکشنبه 92 مهر 14 , ساعت 9:20 صبح

امروز با بچه های 2/1 آزمون انرژی شیمیایی و آهنگ مصرف انرژی رو داشتیم و بعد در مورد انرزی جنبشی بحث کردیم.

با بچه های 3/1 و 1/1 هم بحث انرزی جنبشی رو پیش بردیم و نمودار رسم کردیم.



یکشنبه 92 مهر 14 , ساعت 8:49 صبح

دوست
آن نیست که از دوست سیر شود


 دوست آن است که با دوست پیر شود




شنبه 92 مهر 13 , ساعت 6:10 عصر



ترنجم الان تو 1ماه و نیم داری.می خواستم هفته آخر قبل از به دنیا اومدنت برات نامه بنویسم اما عزیزم تو یکم عجله داشتی.یه خورده ورودت غیر منتظره بود.خدا رو شکر منو بابا آمادگی داشتیم.خاله رضوانتم که اینجا بود و منتظر ورود تو.همه چی خیلی سخت بود اما گذشت.لحظه اولی که تو رو دیدم خیلی حس غریبی داشتم.و فقط گریه می کردمدر هر صورت خوشحالم که هستی



<   <<   46   47   48   49   50   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ