شادگان ابتکار،عبدالحسین مقتدایی استاندار جدید خوزستان که روز گذشته توسط هیات دولت به این سمت منصوب شد چندی پیش در جلسه ای که با حضور اعضای ستاد انتخاباتی دکتر روحانی برگزار شد با لحنی صریح به انتقاد از سهم خواهی خوزستانی های مقیم تهران پرداخت .
عبدالحسین مقتدایی اظهار داشت: کسی میتواند برای خوزستان تصمیم گیری کند که مسئولیتی داشته باشد در غیر این صورت زمانی میتواند تصمیم گیری کند که در خوزستان زندگی کرده باشد و به نوعی آب و خاک خوزستان را خورده باشد.
وی ادامه داد: کسانی که دلشان برای خوزستان میسوزد باید جلسات خود را در استان برگزار کنند ما دور کاری دیده بودیم ولی مدیریت مجازی ندیده بودیم.
مقتدایی گفت: ما نیازی به قیم نداریم که در تهران بنشیند و در خصوص استانداری خوزستان تصمیم گیری کند.
وی اظهار کرد: آنهایی که ادعا میکنند خوزستانی بوده و جایگاه خود را بسیار بالا میدانند چرا جلسات خود را در تالارهای اهواز برگزار نمیکنند.
استاندار جدید خوزستان این چنین ادامه داده بود: اعضای ستاد آقای روحانی در استان باید با همفکری یکدیگر فردی را برای سمت استانداری خوزستان به وزارت کشور معرفی کنند و دیگر نباید کسی معترض آن فرد باشد.
وی بیان کرد: اصلا چرا باید پنج نماینده از استان به تهران رود و با افراد مرکزنشین در خصوص استانداری خوزستان مذاکره داشته باشد..
مقتدایی تصریح کرد: برنامه داشتن به مفهوم آن است که از نقطهای به نقطهای دیگر حرکت کنید تا به سرانجام مقصود برسید البته اگر به نقطه مدنظر خود نرسیدید نباید قهر کنید.
وی ادامه داد: در طول 8 سال گذشته که در کنار بودم آنچه که از دستم برای استان بر میآمد کوتاهی نکردم.
مقتدایی با بیان اینکه بر حسب وظیفه به وزارت کشور تماس و آنها اجابت کردند افزود: در طی دو نشستی که با وزارت کشور داشتم هر آنچه که در استان اتفاق افتاده بود در قالب برنامه بیان کردم البته به همین منوال از دیگر کاندیدا دعوت به عمل آمد و برنامه گرفته شد.
وی تاکیدکرد: معتقدم یک مدیر زمانی که در راس بوده باید مدیریت کند و و قتی کنار گذاشته میشود میتواند با مشورت خود به مجموعه کمک کند.
استاندار سابق خوزستان افزود: حماسه 24 خرداد و انتخاب حسن روحانی یک حادثه بود و در واقع مردم در انتخاب آقای روحانی به نوعی هدایت شدند.
وی عنوان کرد: اراده مردم سبب شد که روحانی انتخاب شود و با این انتخاب حرف خود را به کرسی نشاندند
دختر:عشقم شرط میبندیم؟
دختر:تو نمیتونى 24ساعت بدون من
بمونى…
پسر:میتونم…
دختر:میبینیم…
24ساعت شروع میشه و پسر از سرطان عشقش
و اینکه خیلى زود قراره بمیره خبر نداشته…24ساعت تموم میشه و پسر میره جلوى در خونه ى
دختر،درمیزنه ولى کسى درو باز نمیکنه!!!داخل خونه ک میشه میبینه دختر روى مبل دراز کشیده و توى
دستش ى یادداشت هست،نوشته بود:24ساعت بدون من موندى،ى عمر هم بدون من میتونى بمونى
عشق من…دوستت دارم
بنام خدا به دلیل وقفه طولانی مدتی که پیش امده بود نتونستیم بیام مطالب جدیدی ارائه بدیم با عرض معذرت
اهل کاشانم من
روزگارم بد نیست
تکه نانی دارم ،
خرده هوشی ، سر سوزن ذوقی .
مادری دارم ،
بهتر از برگ درخت .
دوستانی ، بهتر
از آب روان .
لیست کل یادداشت های این وبلاگ