من همیشه از دنیا گله دارم و خستم...
اما
هیچ وقت نا امید نیستم...
گام بلند شاگردان لیپی برای صعود به فینال<\/h1>
| ![]() |
برای آگاهی از رویداد های این مسابقه به ادامه مطلب بروید<\/h1> |
رهبری در یکی از سخنرانی هایشان فرمودند: نبود رابطهى با آمریکا براى ما
مفید است. آن روزى که رابطهىبا آمریکا مفید باشد، اول کسى که بگوید
رابطه را ایجاد بکنند، خود بنده هستم.
اگر کسی خود را ولایتی و مطیع رهبر بداند این سخن را پاسخ شبهات و سوالات
موجود می داند وبه قولی دیگر ان قلتی در آن نخواهد آورد.
خدایا !از درگاهت خواستارم که در رابطه با جتماع خود را آن طور به من بشناسی که خود میپسندی.
خدایا! قدرتی ده که شناخت اصیلی از اسلام داشته باشیم.
مهدیا! باز آی و دل پرغممان را مرهم نه.
فهیمه سیاری در بین همکلاسانش از نظر اخلاقی و درسی شاگردی ممتاز و برجسته بود. همیشه در جلسات قرآن، احکام و اصول عقاید در حسینه نزدیک منزلشان شرکت میکرد.فعالیت های مذهبی و سیاسی او مصادف بود با سال های اوج بیداری مردم. در آن زمان،مسجد ولی عصر (عج) زنجان مسجدی بود که علمای برجسته ای همچون ایت الله مشکینی جهت تبلیغ اعزام میشدند.فهیمه با حضورش در آن مجالس با خانواده ایشان آشنا شده و جهت تحصیل در حوزه علمیه مورد تشویق قرار میگیرد. بنا به روایت دوستانش، فهیمه سیاری اولین پرچم دار راهپیمایی زنان در زنجان است.
پدر فهیمه راضی نمیشود سال اول با دوستان به قم مهاجرت کند بلاخره پدر را راضی میکند و سال بعد به دوستانش ملحق میشود .وی جهت تبلیغ و تدریس به همراه گروهی از طلاب و دانشجویان به کردستان اعزام میشود،سرانجام براثر اصابت گلوله ای در سن بیست سالگی شهید می شود در حالی که قاب عکس امام را محکم در بغل خود گرفته بود و اشاره میکرد تا امام هست هیچ غم و ترسی نداریم .((ولایت مداری ایشان قابل ستایش است)).
به همراه دوستانم به منزل پدری این شهید رفته بودیم عکس امام از آن موقع تا الان رو ی دیوار است مادرشان خاطرات زیادی رو تعریف کردند ، ایشان الگوی خوبی برای من و امثال من هستند که با جدیت و انگیزه بیشتری با شروع سال تحصیلی جدید درس و بحث رو دنبال کنیم.
انتخاب:روزی که میخواست به جبهه اعزام شود،رفت تا از مدیر مدرسه اجازه بگیرد حاج آقا قدوسی گفته بود با استعداد ی که داری اجازه نمدهم آینده به تو احتیاج دارد فهیمه گفته بودشما در مقابل شهادت چه میخواهید به من بدهید؟؟؟حاج اقا سکوت میکند.مزار این شهید والا مقام در گلزار شهدای پایین زنجان هست.
...................................................................................................................................................
مادر لباس رزمم را بده! این بود خواهش جوان سی و چند سال پیش.امروز اگر امنیت نباشد اگر امروز روز جنگ باشداگر یک لحظه رهبری نباشد، فکرما چه خواهد بود ،شرمنده ایم ....اکنون در چه فکری هستیم؟!؟
(خدایا به من شناختی عطا کن که در پرتو این شناخت از همه وابستگی ها رها یابم )
*فرازی از وصیت این طلبه شهید*
جواب صحیح را در قسمت نطرات بیان نمایند ،
جوایزی اهدا خواهد شد .

لیست کل یادداشت های این وبلاگ