ابتدا انواع تفکر را توضیح می دهم و بعد از آن پدیده ی فرار مغزها را در هر یک از سطوح تفکر بررسی می کنم.
1- تفکر نقطه ای: یعنی اینکه فقط یک عامل را علت پدیده ها بدانیم. افرادی که در این سطح قرار می گیرند، تک علتی می اندیشند.
2- تفکر خطی: حداقل دو علت یا متغیر را برای پدیده ای در نظر بگیریم.
3- تفکر سطحی: افرادی که تفکر سطحی دارند چند عامل را برای پدیده ها بیان می کنند و بین این عوامل ارتباط برقرار می کنند.
4- تفکر هندسی (چند سطحی): در این مرحله از تفکر، لایه های زیرین را نیز بررسی می کنند و عمیق تر می اندیشند.
5- تفکر فرا متغیر: افرادی که در این سطح قرار می گیرند نخبگان جامعه محسوب می شوند و از زمان حال فراتر می روند و می توانند آینده را پیش بینی کنند.
در رابطه با پدیده ی فرار مغزها در ایران، کسانی که تفکر نقطه ای دارند عامل اقتصادی و محدودیت شغلی در ایران را مطرح می کنند.
در تفکر خطی علاوه بر عامل اقتصادی، اهمیت ارتقاء تحصیلی برای افراد نخبه نیز مطرح می شود.
در تفکر سطحی می توان فقدان مراکز آموزش عالی در برخی رشته های تخصصی در ایران و همچنین حضور اساتید قدر و متخصصان فن در برخی دانشگاه های خارج از کشور و امکانات پژوهشی در این دانشگاه ها را مطرح کرد که همه ی این عوامل با هم ارتباط دارند.
تفکر هندسی: یکی از علل افزایش پدیده ی فرار مغزها، پیشرفت تکنولوژی های ارتباطی در طی چند دهه ی اخیر است که امکان آشنایی دانشجویان را با دانشگاه های سراسر دنیا و فرستادن درخواست برای ثبت نام در این دانشگاهها را فراهم می کند و متقابلا کشورهایی که که مغزها را جذب می کنند از طریق شبکه های اجتماعی می توانند مغزها را شناسایی کنند و در جذب آن ها اقدام کنند.
در تفکر فرامتغیر می توان نبود آزادی بیان بخصوص در رشته های علوم انسانی و محدودیت های سیاسی در دولت های مختلف را از علل فرار مغزها به حساب آورد. در این سطح، پیش بینی می شود که این پدیده در آینده رو به کدام سو دارد؟
لیست کل یادداشت های این وبلاگ