پنج شنبه 92 مهر 18 , ساعت 1:13 عصر
دختر:عشقم شرط میبندیم؟
دختر:تو نمیتونى 24ساعت بدون من
بمونى…
پسر:میتونم…
دختر:میبینیم…
24ساعت شروع میشه و پسر از سرطان عشقش
و اینکه خیلى زود قراره بمیره خبر نداشته…24ساعت تموم میشه و پسر میره جلوى در خونه ى
دختر،درمیزنه ولى کسى درو باز نمیکنه!!!داخل خونه ک میشه میبینه دختر روى مبل دراز کشیده و توى
دستش ى یادداشت هست،نوشته بود:24ساعت بدون من موندى،ى عمر هم بدون من میتونى بمونى
عشق من…دوستت دارم
نوشته شده توسط علی | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ