امروز روز جدیدی بود
مثل روزهای قبل تکراری نبود
امروز یه همکار جدید داشتیم و داریم
دلیل ورود ایشون رو به کمیته تحقیقات نمی دونم
اما حتما به علم و پژوهش ارادت خاصی داشتند
مشخص هم نکردند که می خوان بمونن یا انصراف میدن
جالب ایجاست که بدون هماهنگی
و بدون وابستگی به لینک خاصی تشریف آوردن
ترجیح هم دادن که در کوشه های اتاق دور بزنن
و بعد هم زیر قفسه کتابخونه کنار میز من اقامت کنن
و تا الان هم انگار جاشون خوبه
و بنده هم مجبورم هر چند وقت یکبار
یه نگاهی به قفسه کنار میزم بکنم
تا نکنه دلش برام تنگ بشه و عرض ارادت بکنه
نمی دونم این آقا موشه کوچولو الان داره مقاله می خونه
یا اینکه داره نامه درخواست فعالیت به معاونت تحقیقات و فناوری می نویسه
تا جای من استخدامش کنن
خبر نداره دکترا هم که بگیره باید با پارتی اینجا استخدام بشه
....
امروز این آقا موشه روزم رو از یکنواختی درآورد
آقا موشه می مونی؟
یا اپلای می کنی میری اونور آب؟
لیست کل یادداشت های این وبلاگ