[ و او را گفتند خردمند را براى ما بستاى فرمود : ] خردمند آن بود که هر چیزى را به جاى خود نهد . [ پس او را گفتند نادان را براى ما وصف کن ، گفت : ] وصف کردم . معنى آن این است که نادان آن بود که هر چیز را بدانجا که باید ننهد ، پس گویى ترک وصف ، او را وصف کردن است چه رفتارش مخالف خردمند بودن است . ] [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 92 مهر 21 , ساعت 3:29 عصر

ادرس:شمال میدان فردوسی خ رامسر ک نیک پ 34

مورخه:21/7/92

به ادامه مطلب مراجعه شود



یکشنبه 92 مهر 21 , ساعت 2:55 عصر

شما دخترایی که خودتونو در حد زغال برنزه میکنین

تو رو خدا ساپورت قرمز نپوشین.

شبیه انبر دست میشین...:))):)))



یکشنبه 92 مهر 21 , ساعت 2:25 عصر
یکشنبه 92 مهر 21 , ساعت 1:55 عصر

تو این رگبار پاییزی
داری اشکاتو میریزی
دلت رو دست کی خون کرد
که از داغش تو میسوزی

نمیشه گاهی آزادی
تا تو چنگال بیدادی
بزار این مرگ تو باشه
که عمری تکیه بر بادی

تو اون روزا که غم اومد
نشد یک بار ازش شی رد
نشد این دلخوشی آخر
تو رو بفرسته تا مقصد

بزار باشه,بزار وا شه
بزار دردا تو دل جا شه
کسی همدم نبود انگار
بزار قلب تو تنها شه




یکشنبه 92 مهر 21 , ساعت 1:23 عصر

میگویند
باد آورده را باد میبرد
تو که با پای خودت آمده بودی



<   <<   26   27   28   29   30   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ